جدول جو
جدول جو

معنی شگفته شدن - جستجوی لغت در جدول جو

شگفته شدن
شکفتن، باز شدن غنچۀ گل یا شکوفۀ درخت، از هم باز شدن
کنایه از شاد شدن، خوشحال شدن، کنایه از باز شدن لب ها هنگام تبسم، خندان شدن
شگفتن، شکفته شدن، اشکفتن، اشگفیدن، شکفیدن
تصویری از شگفته شدن
تصویر شگفته شدن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکفته شدن
تصویر شکفته شدن
شکفتن، باز شدن غنچۀ گل یا شکوفۀ درخت، از هم باز شدن
کنایه از شاد شدن، خوشحال شدن، کنایه از باز شدن لب ها هنگام تبسم، خندان شدن
شگفتن، شگفته شدن، اشکفتن، اشگفیدن، شکفیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گفته شدن
تصویر گفته شدن
بیان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
آشفته گردیدن آشفته گشتن آشفته)، یاآشفته شدن اختر بر کسی. بنحوست گراییدن آن. یاآشفته شدن کار مختل شدن آن. یاآشفته شدن موی سر پریشان شدن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تافته شدن
تصویر تافته شدن
بر افروخته شدن بسبب قهر و غضب
فرهنگ لغت هوشیار
شکافتن خرد شدن، پریشان شدن مضطرب گشتن، مانند پیران شدن مسن به نظر آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشفته شدن
تصویر آشفته شدن
پریشان شدن، شوریده شدن، آشفتن، آشوفتن، شوریدن، بشولیدن، پشولیدن، پریشیدن، پژولیدن، برهم خوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکسته شدن
تصویر شکسته شدن
((~. شُ دَ))
خرد شدن، پریشان شدن، پیر و تکیده شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چفته شدن
تصویر چفته شدن
خمیده شدن منحنی شدن، کوژ پشت گشتن قوز یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
رو بر تافتن زایل شدن: چو بر دست آن بنده بر کشته شد سر بخت ایرانیان گشته شد، تغیر یافتن تبدل یافتن، طی شدن سپری گشتن: دو هفته سپهر اندرین گشته شد بفرجام چرم خر آغشته شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گفته شده
تصویر گفته شده
Spoken
دیکشنری فارسی به انگلیسی
произнесенный
دیکشنری فارسی به روسی
বলা হয়েছে
دیکشنری فارسی به بنگالی